بیش از5000 سال است که نفت خام شناخته شده است. سومریها، آشوریها و بابلیها و (ایرانیها) از اقوامی بودند که از نفتی که روی سطح زمین جمع می شد استفاده می کردند. در حدود2000 سال پیش ایرانیان و اعراب روشهای تقطیر نفت و تبدیل آن به مواد سوختی را می دانستند و از آنها برای ایجاد روشنایی استفاده می کردند و در قرن دوازدهم با لشکرکشی های اعراب به اسپانیا روش های تقطیر نفت و تبدیل آن به مواد سوختی به اروپای غربی منتقل شد.
در سال1860 میلادی ویلیام بارْنْسدال و ویلیام اَبوت، نخستین برج تقطیر را در تیتوس ویل در ایالت پنسیلوانیای امریکا ساختند. در سال1861 میلادی یک سرکارگر، در پالایشگاهی برج تقطیر را به شدت گرم و کار برج را به جای یک ساعت پس از چهار ساعت متوقف کرد. پس از این کار فراورده های برج تقطیر با فراورده های قبل از آن تفاوت بسیار داشت.
در سال های1860 تا1885 میلادی نفت سفید محصول عمده پالایشگاهها بود و از این ماده در بخاریها و چراغ های روشنایی استفاده می شد. طی این سالها، چراغ های نفتی به سرعت جای چراغ های پیه سوز و روغنی را گرفت و نفت سفید جایگزین زغال سنگ شد. در آغاز قرن بیستم با اختراع موتورهای درونسوز و کاربرد روز افزون آنها، بنزین به تدریج مهم ترین محصول پالایشگاهها شد.
با پیشرفت دانش و فناوری در قرن بیستم، پالایشگاهها گسترش یافت و کیفیت فراورده های آن بهتر و انواع فراورده های آن بیشتر شد. گسترش پالایشگاهها را از نظر تعداد فراوده می توان در سه دوره خلاصه کرد. دوره نخست:
این دوره از جنگ جهانی اول(1918-1914میلادی) آغاز می شود. در این دوره موتورهای درونسوز که در قرن نوزدهم اختراع شده بود در ایالات متحد امریکا و اروپا به تعداد زیاد ساخته شد و به ویژه در انواع اتومبیل مورد استفاده قرار گرفت. با افزایش این موتورها میزان مصرف فراورده های نفتی افزایش یافت و پالایشگاهها برای تهیه فراورده های مورد نیاز، گسترش یافتند و مهندسان شیمی در صنعت نوپای نفت به کار گرفته شدند. در این دوره روش تقطیر در خلاء در پالایشگاهها به کار گرفته شد. دوره دوم: این دوره از جنگ جهانی دوم(1945-1939 میلادی) آغاز می شود. در این دوره میزان تقاضا برای انواع فراورده های نفتی افزایش بیشتری یافت. با تغییر طراحی موتورهای درونسوز، نوع بنزین مورد نیاز نیز تغییر کرد و در پالایشگاهها برای تهیه این نوع سوخت از روش های جدیدتر استفاده شد. برای مثال نیاز به بهره گیری از بنزین های ضد تَقْ تَقْ (با نام علمی ناک) در موتورهای درونسوز، سبب توسعه روش های کراکینگ و هیدروژن دار کردن (هیدروژناسیون) در پالایشگاهها شد. در این دوره تترا اتیل سرب به عنوان ماده ضد تق تق به بنزین افزوده شد. با پیشرفت صنعت هواپیما سازی نیاز به سوخت های خاص و ترکیبات بودار (آروماتیک) بیشتر شد. دوره سوم: این دوره از حدود سال1950 میلادی آغاز می شود. در این دوره بر شمار تولید انواع ماشین ها به سرعت افزوده شد.
افزایش تولید ماشین ها سبب شد که برای بالا بردن کیفیت بنزین و افزایش تولید آن در ساخت پالایشگاه ها تغییراتی داده شود. در سال1956 میلادی، بنزین با عدد اکتان100 به بازار عرضه شد. فناوری جدید، امکان ساختن پالایشگاههای خودکار و پیشرفته را فراهم ساخت. صنایع پتروشیمی در این دوران رشد چشمگیری یافتند و به مصرف کنندگان مهم فراورده های پالایشگاههای نفت تبدیل شدند. گوگرد نیز به میزان زیاد در پالایشگاهها تولید شد.
در این سالها، پیشرفت سریع در ساختن و استفاده از هواپیماهای جت، سبب افزایش تولید سوخت جت شد. استفاده از روش کراکینگ کاتالیستی نیز بیشتر شد و واحدهای آلکیلاسیون در پالایشگاه های مختلف به وجود آمد.
نخستین پالایشگاهها مسبب آلودگی محیط زیست بودند و بوی ناخوشایند ناشی از پالایش نفت و نیز دود حاصل از اسیدشویی و قلیاشویی، محیط را آلوده می کرد. همراه با پیشرفت فناوری و تغییراتی که در چگونگی پالایش نفت به وجود آمد، این مشکلات تا اندازه ای برطرف شد. روش های تَر (اسیدشویی و قلیاشویی) نیز جای خود را به روش استفاده از هیدروژن دادند و با تجزیه سولفید هیدروژن میزان آلایندگی کاهش یافت. در این دوره ظرفیت بسیاری از پالایشگاههای نوین چندین هزار برابر پالایشگاههای اولیه شد. همزمان با توسعه پالایشگاهها، صنعت حمل و نقل مواد نفتی نیز گسترش یافت. در سال1865 میلادی نخستین خط لوله در تیتوس ویل، در ایالات متحد امریکا برای انتقال فراورده های نفتی از پالایشگاه به ایستگاه راه آهن کشیده شد. امروزه نفت کش های عظیم با ظرفیت های بیش از500 هزار تن، حمل و نقل فراورده های نفتی را در دریا به عهده دارند و خطوط لوله، مناطق استخراج نفت را به پالایشگاهها و پالایشگاهها را به مناطق مصرف و بندرهای صادر کننده متصل می کنند.